سینمای­ کُردستان: بازیابی حافظه قومی و تاریخی از مقاومت
1397-03-16

سینمای­ کُردستان

بازیابی حافظه قومی و تاریخی از مقاومت

جِنی تسیروپائولو

 مبین رحیمی

فایل پی دی اف:سینما و کردستان

«توان گفتن از قصه­ هایت، شیوه­ای است برای داشتن احساس انسان بودن در جهان»

– «چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ جاده چرا بسته شده است؟»

– «فکر کنم جمعیتی از کُردیا [کُردستانی­ها] در حال تظاهرات هستند.»

من گفتگوی کوتاهی را که عمویم در یونان با یک راننده تاکسی داشت -هنگامی که من در مسیرم برای رفتن به دیدن محمد آکسوی[1] بودم- به ­خاطر آوردم.

محمد یک فیلمساز جوان و عضو «کمیته مدیریت هشتمین جشنواره فیلم کُردی لندن» بود و در همان جا هم زندگی می­ کرد. با این ­وجود اگر افرادی وجود داشته باشند که حتی حاضر نیستند اسم طبیعی کُردستان را به رسمیت بشناسند؛ پس آیا برای بسیاری از ما امکان دیدن یک فیلم کُردی وجود دارد؟

محمد برای من توضیح داد که چگونه ملت کُرد «بر روی یک میز با استفاده از یک خط­ کش» چندپاره شده است: بزرگترین ملت در جهان بدون یک سرزمین به رسمیت شناخته شده؛ که ساکنان آن در ترکیه، سوریه، عراق و ایران پراکنده شده­ اند. کُردها به گونه­ ای سنتی، ستم را تجربه کرده­ اند؛ تجربه جدایی خشونت­بار از زبان، فرهنگ و تاریخ­شان که همواره غیرقانونی و ممنوع اعلام شده است.

هویت کُردی عمدتا بواسطه «سنت شفاهی» منتقل شده است. به لطف زنان که بدون حضور در مدرسه از همسان­سازی گریختند و بدین گونه به «حاملان قصه­ ها و افسانه­ ها به نسل بعدی» تبدیل شدند. امروزه اما تصورات در حال دگرگون شدن هستند: «سینمای کُردی جایگاه نخست را بِخود گرفته است»، از لحاظ بین­ المللی یک افتخار است و در حال افکندن پرتویی بر این «ملت نامرئی» است.

صد سال سکوت

بنا به گفته­های محمد: «تصور کنید که سینما ۱۲۰سال عمر دارد و کُردها در بیست سال گذشته به ساختن فیلم پرداخته ­اند. بنابراین ما صد سال عقب هستیم. نخستین فیلم در تاریخ کُردستان؛ فیلم «زاره [۱۹۲۷]»[2] است که بواسطه اتحاد جماهیر شوری در ارمنستان ساخته شد.»

پس از این فیلم، سینمای کُردی برای چندین دهه خاموش ماند:

«کُردها در دهه ۱۹۹۰ در مقیاس وسیعی، شروع به ساختن فیلم کردند و در چند سال گذشته این [تولیدات] به سقف خود رسید. امسال ما بیشتر از ۳۰۰ فیلم ارسالی -از جمله با ویژگی­ ها مستندگونه و کوتاه- را دریافت کرده­ ایم. در واقع، سطح تولید به نسبت بسیاری از کشورهای اروپایی، بهتر است.»

عامل اصلی سیاسی است: پس از آنکه سرزمین کُردها به چهاربخش تقسیم شد، کُردها نمی­ توانستند به آینده خود، حتی به زندگی روزمره خود تحقق بخشند.

دهه­ ها مبارزه و رسیدن به یک خودمختاری در کُردستان عراق در سال ۲۰۰۳، فرصت­های زیادی را برای تولید، توزیع و جشنواره ­های فیلم کُردی ایجاد کرد. آن­ها بخاطر دست یافتن به یک موقعیت سیاسی و حکومتی؛ هم اکنون به رسمیت شناخته شده ­اند.

پس از دهه۱۹۷۰ یک قیام گسترده­ای در ترکیه بوقوع پیوست و جنبش آزادیبخش کُردها منتهی به شکل­ گیری فضاهایی شد که در واقع کُردها می­ توانستند در آن فضاها به بازیابی و نوشتن تاریخ و فرهنگ خود بپردازند. بخش قابل توجهی از این [بازیابی] در -غربت-[3] [خارج از کردستان] انجام شد.

کُردها به خودشان باور پیدا کردند و احساس کردند که باید قصه­ های­شان را بیان کنند. چنین چیزی در کُردستان ایران و سوریه هم اتفاق افتاد، همانگونه که کُردها هنوز هم در حال مبارزه برای خودتحقق­ بخشی هستند.

به قول محمد: «توان گفتن از قصه­ های­تان، شیوه­ای برای داشتن احساس انسان بودن در جهان است.»

کُردهای «شرور»

محمد به من گفت: «شما ممکن است که فیلم­ هایی را از کارگردان­های کُرد تماشا کرده باشید اما فقط متوجه این نشده ­اید.» هر کس و یا هر چیزی که تحت عنوان «کُردی» شناخته می ­شد، نفی و یا تحت نام­ های دیگری نقاب­دار می­ شد.

«بسیاری از کُردها، خالق هنر برای ملت دولت­ هایی بوده ­اند که در آن زندگی می­ کردند؛ همانگونه که -یلماز گونای-[4] بزرگترین ستاره در تاریخ ترکیه، در سرتاسر جهان بعنوان یک هنرمند تُرک شناخته شده است. تاریخ هنر در بردارنده دولت­های ستمگر است و بنابراین در حال حاضر ما خواهان افراد [هنرمندمان] و کارهایی هستیم که آن­ها خلق کرده­ اند: خواهان برگرداندن آن­ها یا حداقل سهیم شدن با آن­ها.»

محمد گفت: «هنگامی که فیلم یلماز گونای در سال ۲۰۰۱ برای نخستین بار به طور رسمی اکران شد؛ کلمه کُردستان و زبان کُردی از فیلم حذف شده بودند و در بعضی جاها موسیقی کُردی تغییر داده شده بود. سانسور چهره متفاوتی بخود گرفته بود. در تلویزیون ترکیه شخصیت­های کُرد، بیشتر شخصیت­هایی منفی هستند که معمولا نامدنی و یا تروریست بِتصویر کشیده می­شوند. این نوعی از کلیشه ­سازی است که هنوز هم بسیار رایج است.»

تقاطعی از خاطرات و مقاومت

سینمای تازه متولد شده کُردستان، واسطه­ ای برای مردم است تا قصه­ های بیان نشده خود را با دیگران در میان بگذارند، از تروماهای خود بکاهند و به بازستانی هویت خود بپردازند.

محمد با وجد و سرور توضیح می­داد: «هنگامی که شما یک دولت متحد ندارید، حرف زدن از شاخصه­ های سینمای­تان کاری است دشوار، با این­ وجود ما به سینما به مثابه یک توان نگاه می­کنیم، یک غنای فرهنگی که می­ توانیم آن را توسعه دهیم، تلفیق کنیم و از آن چیزی بی­ نظیر به ارمغان بیاوریم.»

«کُردها در بخش­های مختلف کُردستان چندان تجارب یکدیگر را نمی­ دانند. بنابراین سینما واسطه­ ای است برای اینکه کُردها یکدیگر را بشناسند و در عین حال جهان هم آن­ها را بشناسد. ما در زمینه عکاسی، رمان و شعر آفرینش­های بسیار محدودی داریم؛ بنابراین سینما نقش تلنبارگیِ خاطرات را ایفا می­کند و این منطقه­ دیگری از مقاومت برای ما است: یک مقاومت در برابر همسان­سازی و یک مقاومت برعلیه یورش به تاریخ و هویت کُردها. یک سینمای خوب می­ تواند شما را زیباتر کند و از این نظر سینما همانند هر نوع هنر دیگری، بزرگترین سلاح مقاومت است. تا کنون کُردها سعی در انجام این کار بواسطه مقاومت سیاسی داشته­ اند، اما این چیزی است که آن­ها را از مقاومت هنری و فرهنگی جدا می­کند.»

«من بخاطر دارم در پایان فیلم -بچه­ های دیاربکر-[5] که در یکی از جشنواره­های پیشین ما اکران شد، مردم گریه می­ کردند. بسیاری از آن­ها جدا از مغازه­ داران کُرد کوچه­ های محله خود، هرگز از وضعیت کُردها آگاه نبودند. یک قصه؛ به نسبت کسی که بلند می­ شود و یک ساعت در مورد چگونگی رنجی که می­ بریم حرف می­ زند؛ گیراییِ بیشتری دارد. پس از آن فیلم؛ آن­ها هرگز هستی مردم کُرد را فراموش نخواهند کرد: مردمانی که همواره در حال مبارزه برای به رسمیت شناخته شدن هستند.»

متن حاضرترجمه­ای است از:

KURDISH CINEMA EVOKES ETHNIC MEMORIES & HISTORY OF RESISTANCE

Jenny Tsiropoulou / November 12, 2013

[1]. Memed Aksoy:

محمد با شروع انقلاب در روژئاوا، برای رسیدن به هدفش، بعنوان یک مبارز فیلم­ساز از لندن به کُردستان سوریه آمد و به «نیروهای مدافع خلق» [ YPG/ نیروهای کُرد سوری در حال مبارزه با جهادی­ها] پیوست. اما نهایتا در ۲۶سپتامبر۲۰۱۷، هنگامی که داعش در نزدیکی جبهه رقه به یک پایگاه حمله کرد؛ محمد شهید شد. برای بهتر شناختن محمد، متن دیوید گرابر را تحت عنوان «دموکراسی در سوریه ممکن است، دوستم می­ دانست چگونه» / را بخوانید.

[2]. Zare

[3]. diaspora

[4]. Yilmaz Güney

[5]. The Children of the Diyarbakir

:کلیدواژه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 + 6 =

سینمای­ کُردستان: بازیابی حافظه قومی و تاریخی از مقاومت – حلقه‌ی تجریش | حلقه‌ تجریش