مجاهدانِ آزوف[1] بزرگترین سلاح برای اوکراین و شاید هم بزرگترین تهدید برای اوکراین؛ تهدیدی برایِ ثباتِ پسا-درگیری: تمایل گُردانِ متشکل از سربازانِ داوطلبِ راست افراطی به «اقامۀ مبارزه در کی یف».
گاردین، 2014
ترجمه پارسا زنگنه
هرآنچه در قلاب ([]) آمداست توضیحات مترجم است.
فایل پی دی اف:مجاهدان آزوف
خبرنگار: در حالی که شبِ تاریکِ ماریوپل را در یک کامیون سپری می کردیم، و یک مسلسل هم در عقبِ کامیون قرار داشت، دمیتری گفت: «من برعلیه ناسیونالیستهای روس و یا برعلیه یک روسیۀ بزرگ نمیجنگم. اما پوتین حتی یک روس هم نیست. او یک یهودی است». دمیتری – که بنا به گفتۀ خودش نام واقعی او چیز دیگریست – یکی از اهالی شرق اوکراین و عضو گُردان آزوف است. آزوف: گُردانی متشکل از سربازانِ داوطلب است که در جنگ اوکراین با جدایی طلبانِ طرفدارِ روسیه عهده دارِ بخش عمده ای از نبردها در خط مقدم بود. این گردان یکی از چندین تشکیلاتِ داوطلبانه ای است که در شرق اوکراین در کنار ارتش جنگیدند. دلیل شهرتِ این تشکیلات این است که آنها هیچ ترسی از جنگیدن ندارند. [گُردانِ آزوف در منطقه ماریوپل و در کرانه دریای آزوف مستقر است و به همین خاطر نام آزوف را برای خود برگزیده است. این یگان ویژه نظامی در 5 مه سال 2014 تشکیل شد و به عنوانِ واحدِ نئونازیِ گارد ملی اوکران نیز شناخته می شود].
اگرچه آزوف و سایر تشکیلاتِ داوطلبانه شاید از تأثیرگذارترین و قابل اتکاءترین نیروهای اوکراین در میدان نبرد علیه جدایی طلبان باشند، اما زمانی که درگیری در شرق اوکراین به پایان برسد این امکان وجود دارد که این تشکیلات برای دولت اوکراین و شاید حتی حکومت[2]، جدیترین تهدید به شمار بروند. بسیاری از اعضای آزوف یک نوع دلنگرانیِ خاص را برانگیخته می کنند، چراکه آنها تمایلاتِ راستگرایانه افراطی دارند، و همچنین تمایلاتی یکسان با نئونازیست ها.
دمیتری مدعی شد که او یک نازیست نیست، اما در مدحِ آدولف هیتلر (هیتلر در مقامِ یک رهبر نظامی) غزلیّات می سرود و معتقد بود که هولوکاست هرگز واقعیّت ندارد. البته در تشکیلاتِ آزوف همه با دمیتری هم اندیشه نبودند، اما گاردین پس از صحبت با دهها تن از مجاهدان و همچنین گذراندنِ چندین مأموریت در طول هفتۀ گذشته در بندرِ استراتژیکِ ماریوپل و نیز حوالیِ این شهرِ مهم، این واقعیت را دریافت کرد که بسیاری از آنها دیدگاه های سیاسیِ واقعاً نگران کننده ای دارند؛ تقریباً همۀ آنها یک قصد دارند: وقتی جنگ در شرقِ اوکراین به پایان رسید «در کی یف اقامۀ مبارزه کنند [درگیری را به کی یف بکشانند]».
نمادِ این گُردان یادآور «ولف سنجلِ نازی[3]»ها است. البته خودشان بر این باورند که حروف «N و I»ای که به صورت متقاطع نوشته می شوند تنها مخففِ عبارتِ «ایده ملّی[4]» است. بسیاری از اعضای این تشکیلات با گروههای نئونازی ارتباط دارند. حتی برخی از آنها که با اتهامِ نئونازیست بودن مواجه شدند و به صراحت هم به آن خندیدند، در راستایِ تکذیبِ این گزاره نتوانستند ادلّهای قانعکننده ارائه دهند.
یکی از مجاهدان در پاسخ به این سوال که آیا در گُردانِ آزوف نئونازیستها حضور دارند، چنین گفت: «البته که نه… این ادعاها جعلی است، تعداد بیشماری از افراد صرفاً به اساطیر نوردیک[5] علاقه دارند!» اما به رغم این، زمانیکه از او پرسیده شد دیدگاه سیاسی او چیست، او گفت: «ناسیونال سوسیالیست». فردِ دیگری در پایگاه آزوف که خالکوبیِ «سواستیکا [صلیبِ شکستۀ آلمانِ نازی][6]» را بر روی بدن خود داشت، دربارۀ این خالکوبی چنین ادعا کرد: «سواستیکا هیچ ربطی به نازیها ندارد، این نمادِ خورشید باستانی است».
این گُردان، داوطلبانِ راست افراطی را از خارج از خاکِ اوکراین هم جذب کرده است، مانند میکائیل اسکیلت[7]، یک سوئدی 37 ساله: فردی که در ارتش سوئد به عنوانِ یک تک تیرانداز آموزش دیده است و خود را یک «ناسیونالیست قومی[8]» توصیف می کند. او همراه با گُردان در خطِ مقدم می جنگد.
علیرغم وجود این واقعیات، می توان گفت این ادعایِ پروپاگاندایِ روسیه یک ادعای بیش از حد غلوشده و افراط آمیز است: «خونتای فاشیستی[9]»یِ کییف در شرق اوکراین قصد وجودزدایی از روسزبانها را دارد. در میان نیروهای اوکراینی، تشکیلاتِ آزوف در اقلیت است و حتی دیدگاه هایِ آنها هرچقدر هم که ناگوار باشد، اما ضد-روسزبانها نیست. در واقع زبانِ رسمی ای که این تشکیلات برای خود برگزیده است، زبانِ روسی است؛ گذشته از این، بیشتر آن مجاهدان حتی زبان مادریشان هم زبانِ روسی است.
در واقع، هرآنچه که اعضای آزوف دربارۀ نژاد و ناسیونالیسم می گویند، بخشِ اعظمِ آن به طورِ قابلِ ملاحظهای شباهت به آن دیدگاه هایی دارد که متعلق به ناسیونالیستهایِ رادیکالترِ روسی است. در واقع شباهت به دیدگاه افرادی دارد که با جبهۀ تجزیه طلب در مبارزه اند.
در تشکیلات آزوف یک داوطلبِ اهل روسیه هم حضور دارد: یک جوان 30 ساله اهل سنت پترزبورگ که حاضر به ذکر نام خود نشد. او گفت که بسیاری از فرماندهان شورشیِ روس زبان را مثبت اندیش می بیند، خصوصاً ایگور استرلکوف[10]: یک افسرِ سابقِ «سرویس امنیت فدرال روسیه[11]» که نسبت به باز-تصویب و باز-فعلیت بخشیِ نظامی چنان اشتیاق و علاقه مندیِ شدیدی در او وجود دارد که گویی خود را در سیمایِ یک افسرِ تزاری دریافته است. داوطلب گفت: «استرلکوف می خواهد روسیۀ بزرگ را احیاء کند، اما او نهایتاً یک مهرۀ سرباز در شطرنج پوتین است». او گفت امیدوار است که روسیه هم روزی [همانند اوکراین] برای خود یک «میدانِ[12] ناسیونالیستی و خشونت بار» داشته باشد. [منظور از میدان، موج اعتراضاتی است که در 21 نوامبر 2013 در اوکراین شروع شد و بعداً «یورومیدان[13]» یا «میدان اروپا» نام گرفت. این اعتراضات زمانی شروع شد که ویکتور یانکوویچ رئیس جمهور اوکراین در سالِ 2013 یک قرارداد تجاری با اتحادیه اروپا را به هم زد و در عوض به سوی روسیه قدم برداشت و همین زمینه ساز کودتا برعلیه او در سال 2014 شد. پوتین هم برای پاسخ به این کودتا کریمه را تصرف و الحاق کرد].
در یکی از روزهای مربوط به اوایل همین هفته، گروهی از مجاهدانِ آزوف به نوارِ مرزی سفر کردند تا چندین جعبه گلوله را به گاردِ مرزیِ ارتش اوکراین تحویل دهند. گروهی از گاردین هم به همراه این مجاهدان برای تهیه گزارش به این سفر رهسپار شدند. ماجرا از این قرار است که طیِ روزهای گذشته در جریان یکی از حملاتِ توپخانه ای در خارج از ماریوپل، گاردِ مرزیِ ارتش اوکراین به کمک گروهی از مجاهدانِ آزوف رفته بود، در نتیجه اکنون تحویلِ این گلوله ها بهانه ای برای تشکر از ارتش اوکراین است.
ما در حالی که با یک شورلت غیرنظامی به همراه سربازِ داوطلبِ روس به سمت یک ایستگاه ایست و بازرسی می رفتیم، سرباز داوطلب اینگونه توضیح داد: «همه چیز در این جنگ [نبردِ شرق اوکراین] بر اساس «روابطِ حضوری[14]» است؛ کی یف هیچکاری انجام نمی دهد». صندوقِ عقب شورلت پر از گلوله و راکت-انداز بود و یکی از پنجره های اتوموبیل هم در جریان نبرد اخیر بخاطرِ اصابتِ گلوله پایین ریخته بود.
سپس مجاهدِ روس اینگونه گفت: «سازوکارِ اینجا بدین شکل است: در ابتدا شما به یک منطقۀ ناآرام[15] می روید و بعد آنها متوجه می شوند که شما یک آدمِ واقعاً شجاع هستید. در همین حال شماره تماستان را از شما می گیرند و آنها هم شماره تماسشان را به شما خواهند داد. در این حالت شما سریِ بعد می توانید به نفع خودتان با آنها تماس حاصل کنید. شما اگر نیاز به یک حملۀ توپخانه ای داشته باشید و با یک سرهنگ ارتش تماس بگیرید، سه ساعت هماهنگیها طول می کشد و درنتیجه شما خواهید مُرد! اما اگر شماره سروان یا سرگردِ توپخانه را داشته باشید و مستقیماً با او تماس برقرار کنید، آنها فوراً به شما ملحق خواهند شد. ما گُردانِ آزوف هستیم و آنها هم خوب می دانند اگر زمانی به ما نیاز داشته باشند ما نیز تمام و کمال درکنارشان خواهیم ایستاد».
از نظر تشکیلات آزوف، فرمانده ها و بلندپایه ها در ارتش کی یف آدمهایی هستند که تنها مایۀ تحقیرند. آزوف بر این نظر است که زیانهای مهیبی که ارتش اوکراین در هفته های اخیر متحمل شده است، همه بخاطرِ تصمیمی بود که این افراد گرفتند: دستورِ عقب نشینی از «ایلووایسک[16]»: دستوری محکوم به شکست. در همین راستا اسکیلتِ سوئدی گفت: «این فرماندهانِ عالی رتبه باید به جرم خیانت زندانی شوند. سرهایشان مطمئناً لوله خواهد شد[17] ! من فکر میکنم نبردی در راه باشد، نبردی برای تصاحبِ قدرت».
در همین راستا دمیتری گفت: «نیروهای مسلح اوکراین ارتشی از شیرها هستند که یک گوسفند آنها را رهبری می کند». درنتیجه این وضع به زودی به پایان خواهد رسید [منظور این است که جنگ داخلی در راه خواهد بود]. با این همه جوان مسلح، با جوانانی که همه گرگِ باراندیده[18] شده اند، و با جوانانی که خشمگین از جبهۀ شرق بازمی گردند، با وجودِ همۀ اینها، عبارتِ «لوله کردن سرها[19]» بسی بیش از آن چیزیست که تنها یک عبارتِ استعاره ای باشد. [لوله شدنِ سرها: جداشدن سر از بدن – کشتار در راه است]. دمیتری ادامه داد: «من معتقد هستم که اوکراین برای رسیدن به قدرت، به یک دیکتاتور قدرتمند نیاز دارد؛ کسی که بتواند بسیار خونها بریزد اما ملّت را در این روند متحد کند».
بسیاری از اعضای گُردان آزوف – که گاردین با آنها گفت وگو کرد، – چنین دیدگاهی داشتند: شرایطِ اکنون، فاصلۀ بسیار زیادی با آن خواسته هایی دارد که آغازگرِ اعتراضات در کی یف بودند و در اصل، منجر به این اعتراضات شدند. آن خواسته ها شاملِ ایدئالهای اروپایی و نیز رسیدن به دموکراسی بود. سربازِ داوطلبِ روسی گفت: «معتقد هستم که اوکراین به یک خونتا نیاز دارد تا حقوق مدنی برای مدتی محدود شود، چراکه خونتا به ایجاد نظم و به اتحاد کشور کمک می کند». پرتوهای ناظم در گُردان آزوف بدین شکل روئیتپذیر بود: [به عنوانِ مثال] نوشیدن الکل اکیداً ممنوع است؛ در همین راستا یکی از مجاهدان با افتخار لب به چنین سخنانی گشود: «روزی یکی از اعضاء مست کرد، فرمانده محکم به صورت و به پاهایِ او کوبید تا آن آدمِ مست دیگر نتواند راه برود، سپس او را بیرون انداخت».
علاوه بر گُردانِ آزوف، سایر تشکیلاتِ متشکل از سربازانِ داوطلب نیز در کانون توجه همگانی قرار گرفته اند. سازمانِ عفو بینالملل درست همین هفته از دولت اوکراین خواست تا دربارۀ مصادیقِ نقض حقوق بشر و اعدامهای احتمالی توسط «گُردان آیدار[20]» نیز تحقیق کند. [گردان آیدار: تشکیلاتی مشابه با آزوف است که نام آن برگرفته از رودخانۀ آیدار در منطقۀ لوهانسک است. این تشکیلات ابتدا در کرانۀ این رودخانه مستقر شد و به همین خاطر نام خود را «آیدار» برگزید. این گردان در ماه مه 2014 ایجاد شد و اولین گردانِ مدافعِ منافعِ ارضی اوکراین[21] بود – یک یگان نظامی متشکل از سربازان داوطلب و زیرنظرِ وزارت دفاع. این گردان تا اکتبر 2018 تعداد 130 سرباز خود را در درگیریها از دست داد].
سلیل شتی[22]، دبیر کل سازمان عفو بین الملل در کی یف گفت: «عدم توقفِ تعدیها، سوءاستفادهها از اختیاراتِ فردی و جنایات جنگی احتمالی توسط گردانهای متشکل از سربازانِ داوطلب، چیزی جز خطر تشدید تنشها در شرق اوکراین را درپی نخواهد داشت. گذشته از این، باعثِ ویرانسازیِ قصدمندیهایی می شود که توسط مقامات جدید اوکراین رسماً درجهتِ تقویت و حمایت گستردهتر از حاکمیت قانون اعلام شده است».
مجاهدانِ آزوف ماه گذشته به گاردین گفتند که مترصدِ رخدادنِ «انقلاب تازه»ای در اوکراین هستند چراکه این امر باعث میشود رهبر نظامیِ قاطعتری برمسند قدرت بنشیند؛ کسیکه عقایدِ[23] او مشابه با عقایدِ عمدۀ مجاهدانِ آزوف باشد.
با وجود اینکه بسیاری از مجاهدانِ آزوف تمایل دارند که بعد از اتمامِ جنگ در شرق اوکران، در کی یف اقامۀ مبارزه کنند، اما فرماندار منطقه دونتسک، سره ی تاروتا که یک الیگارش است، نه تنها چنین میلی از سویِ آزوف را تکذیب کرده است، بلکه مساعدت و بودجه هم برای این تشکیلات درنظر گرفته است. یکی از دستیاران تاروتا به نام الکس کُوژون[24]، به گاردین گفت: «اینکه دیدگاه سیاسی تک تک اعضای آزوف چه چیزی باشد امری مسئله برانگیز نیست. درضمن نمادِ این تشکیلات هم مایۀ نازیستی ندارد».
کُوژون رسماً در پاسخ کتبی به سوالات اینچنین گفت: «نظر آن مجاهدان تا زمانیکه قانون را زیر پا نگذارند، به خودشان مربوط است. نمادشان هم نازیستی نیست. به من اعتماد کنید. من برخی از اعضای خانواده ام را در اردوگاههای کار اجباری از دست داده ام؛ بنابراین من یک قابلیت ویژه دارم و آن هم این است که من قادرم نازیها را بو بکشم».
یکی از سرجوخه های آزوف با نام مستعارِ کرت[25] به گاردین گفت: «گردان آزوف علاوه بر وظایف خط مقدم خود، در مقامِ «نوعی یگانِ پلیس» نیز عمل می کند». کرت فردی علاقهمند به تاریخ قرون وسطا است. او همچنین در نمایشهایِ مربوط به بازآفرینیِ[26] نبرد وایکینگها نیز ایفای نقش کرده است و زمانی هم یک شرکت گردشگری در تایلند داشته است. او اکنون به شرق اوکراین آمده تا به آزوف بپیوندد. او گاردین را در گشت شبانه در حومه ماریوپل و روستاهای اطراف خط مقدم راهنمایی کرد.
ما در یکی از روزهای مأموریت، به همراه بخشی از مجاهدان و به همراه بخشی از افسران و سربازانِ پلیس، بدون اینکه منعِ قانونی ای درکار باشد، در کاروانی به شدت مسلح و متشکل از سه وسیله نقلیه، همگی با هم به مسافرت رفتیم. با نزدیک شدن به نیمهشب، ما از جادههای ناهموار به سمت حومه ماریوپل حرکت کردیم که در همین حین با یک اتوموبیلِ پارک شده در کنار جاده برخوردیم که همین باعث برانگیخته شدنِ شکِ افرادِ حاضر در این سفر شد. مجاهدان به سمت اتوموبیل هجوم بردند و اسلحه های خود را به سمت آن نشانه گرفتند. مردی مبهوت از اتوموبیل پیاده شد، سپس زنی ترسان با لباس مهمانی و سیگاری نصفه نیمه در دست بیرون آمد و موهایش را صاف کرد. مجاهدانِ آزوف پس از بررسیِ مدارک و جستجوی کامل خودرو، از این زوج عذرخواهی کردند و ما به اتوموبیلها برگشتیم.
وقتی به خط مقدم نزدیکتر میشدیم، کرت و دیگران پشتِ سرِ تکتیراندازان و تجزیه طلبان راه افتادند و به وسیلۀ دوربین شروع به بررسیِ دوردستها کردند. سپس دریا را بررسی کردند. آنها زمانی که درحالِ بررسیِ دریا بودند تا ردّی از کشتیهای پشتیبانیِ دشمن بیابند، مجدداً به یک اتوموبیل دیگر مشکوک شدند: یک جیپ، که در ساحل پارک شده بود. مجاهدان به سرعت به سمت اتوموبیل رفتند، اما معلوم شد که دوباره با افرادی اشتباهی برخورده اند: تعدادی زن که در ساحل درحالِ خوشگذرانی اند: در حال نوشیدنِ شرابِ گازدار با جامهایی پلاستیکی در دست.
آزوف دیگر تا حدودی وارد تشکیلاتِ نظامیِ اوکراین شده است و رسماً به عنوان یک یگانِ ویژۀ پلیس عمل میکند. بحثهایی وجود دارد که آزوف و سایر گردانهای مشابه میتوانند پس از پایان درگیری [در شرق اوکراین]، با ارتش یا نیروهای ویژه ادغام شوند. اما به رغم این، برخی از این تشکیلاتِ داوطلبانه نظیر آزوف امیدوارند که اوکراین در آینده ای نه چندان دور، دچارِ دگرگونی شود. اگرچه این تشکیلات به نسبتِ کلِ اوکراین تنها یک اقلیّتِ کوچک به شمار می آیند، اما یک نکته را نباید هرگز فراموش کرد: این اقلیّتِ کوچک صاحبِ تسلیحاتِ نظامیِ بیشماری هستند. دمیتری گفت: «رئیس جمهور پترو پوروشنکو[27] ظرف چند ماه آینده کشته خواهد شد و یک دیکتاتور به حکومت خواهد رسید. پلیس میتواند چه کار کند؟ آنها حتی نتوانستند اقدامی علیه تظاهرکنندگانِ «میدان» انجام دهند، تظاهرکنندگانی که به صورتِ مسالمتآمیز به خیابانها رفته بودند. پلیسها قادر به مقاومت دربرابرِ یگانهایِ مسلحِ متشکل از مجاهدان نخواهند بود».
برای دسترسی به اصلِ مقاله پیوند زیر را دنبال کنید:
https://www.theguardian.com/world/2014/sep/10/azov-far-right-fighters-ukraine-neo-nazis
[1] Azov fighters
[2] state
[3] Nazi Wolfsangel
[4] national idea
[5] Nordic Mythology
[6] Swastika
[7] Mikael Skillt
[8] Ethnic Nationalist
[9] Fascist Junta
[10] Igor Strelkov
[11] FSB
[12] Maidan
[13] Euromaidan
[14] personal links
[15] Hot-spot
[16] Ilovaysk
[17] Heads are going to roll for sure
[18] battle-hardened
[19] rolling of heads
[20] Aidar Battalion
[21] Territorial Defense Battalion of Ukraine
[22] Salil Shetty
[23] sentiments
[24] Alex Kovzhun
[25] Kirt
[26] Re-enactment
[27] Petro Poroshenko