گاهنامه مطالعات زنان حلقه تجریش
شماره ۵: زنان در بزنگاههای تاریخی
زمستان ۱۴۰۳
هیئت تحریریه:
نیلوفر رسولی، منا طالشی، ویدا کاشانی، ونوشه بحرانی، آزاده حسینی، حرمتالسادات رضوینظری، سمانه کوهستانی، مائده میرزایی، هلیا همدانی، آزاده ثبوت، طلیعه حسینی
برای دریافت فایل پی دی اف گاهنامه روی عنوان زیر کلیک کنید:
مقدمه
نویسنده: طلیعه حسینی
گاهنامة زنان حلقة تجریش در سه فصل تدوین میشود. موضوع فصل اول همان عنوان کلی گاهنامه (در این شماره: زنان در بزنگاههای تاریخی) است. در این فصل نویسندگان و مترجمان از منظری فمینیستی به موضوع مورد بحث نزدیک میشوند و سعی در گشودن افقهایی تازه و مرور تجربیات گذشته یا طرح پیشنهادهایی برای تخیل آینده در رابطه با موضوع پیشنهادی دارند. فصل دوم با عنوان روایتهای زیسته در پی آن است که با زبانی ساده و صمیمی داستانهایی را از زندگی زنان تعریف کند که معمولاً شنیده نمیشوند یا در حاشیه باقی میمانند. هدف از این بخش ارائة گزارشهایی دست اول از زندگی آنهاست تا به رؤیتپذیرشدن رنج و مشکلات آنها یاری رساند و همچنین منبع الهامی باشد برای بازنگری در مفاهیم نظری تا زمینههایی انضمامیتر بیابند، تا از این طریق بتوانیم فمینیسم را از انتزاعیشدن صرف و زبان آکادمیک خشک و رسمی دور کنیم و با تجریبات زنان گره بزنیم، چراکه زبان آشنا و صمیمی از ابتدا نیز وجه تمایز فمینیسم از بسیاری از موضوعات علوم انسانی بوده است. فصل سوم، با عنوان آشنایی با مفاهیم از منظری فمینیستی، در صدد است به کمک متون نظری به بازتعریف مفاهیم از چشماندازی فمینیستی بپردازد. هدف از این بخش مرور دوبارة مفاهیم آشنای حوزة علوم انسانی در چارچوب فمینیسم چپ و بازاندیشی در آنها و بررسی انتقادی آنها از منظر این نوع از فمینیسم است.
علاوه بر این، گاهنامة زنان حلقة تجریش بهمنظور گستردهترکردن دامنة نویسندگان و مشارکتکنندگان و همچنین ایجاد فضایی برای گفتوگو و تعامل بیشتر، فراخوانهایی را برای علاقمندان به مشارکت در بخشهای مختلف گاهنامه منتشر میکند. برخی از مقالات حاضر در این شماره نیز طی فراخوان اعلامشده در شبکههای اجتماعی برای ما ارسال شدهاند. از نویسندگان و مترجمانی که متون خود را با ما به اشتراک گذاشتند، کمال تشکر را داریم.
***
فصل اول این شماره زنان در بزنگاههای تاریخی نام دارد. منظور از بزنگاههای تاریخی لحظات سرنوشتسازیست که زنان با مداخلات عملی و نظری خود مسیرهای تازهای را گشودند. منظور این نیست که مبارزات و مقاومتهای زنان به لحظاتی خاص محدود میشود یا تنها در مواقعی بحرانی بروز مییابد. زیست زنان به واسطة ظلم مضاعفی که در نتیجة انواع سرکوبهای جنسیتی تجربه میکنند، همواره با اشکالی از مقاومت و مبارزه گره خورده است. هدف از این نامگذاری مرور تجربیاتیست که زنان در لحظات خاصی از تاریخ، که معمولاً از منظر سیاستهای مردانه مطالعه میشوند، کسب کردهاند.
در مقالة اول به نام در پاسخ به کران/ نوشتنِ تاریخ علیه روزگارِ تیغ: زمان و گشایشهای کوئیر در روایت، نویسنده سعی در یافتن پاسخی برای مقالة تاریخ ما را کسی مینویسد در روزگار تیغ؟، منتشرشده در سایت دیدهبان آزار[1]، دارد. این مقاله از خلال خوانشی نو از عکسی تاریخی متعلق به دورة ناصری به تاریخ محذوفان و فراموششدگانی میپردازد که با مرئیشدنشان نظم موجود را برهم میزنند و تاریخ تازهای را از منظری فمینیستی و کوئیر مینویسند، تاریخی که بر خشونت نژادی، جنسی، جنسیتی، طبقاتی و غیره سرپوش نمیگذارد.
مقالة دوم، بررسی سوژۀ زن در رمان زنان، به آثار نویسندگان زن از دهة چهل تا هفتاد میپردازد. این دورة تاریخی شاهد تحولی عظیم در صحنة اجتماعی ایران بوده است و این مقاله میپرسد آیا این رمانها موفق به خلق سوژة زنانه در پیوستاری با محیط اجتماعیشان شدهاند؟ و سوژهای که میآفرینند چه نسبتی با فضای سیاسی و اجتماعی پیرامون خود برقرار میکند. در این مقاله آثاری از پارسیپور، دانشور، فرخزاد، روانیپور، ترقی و… بررسی شده است.
مقالة سوم، مقاومت و بازآفرینی: روایت زنان ایرانی در زبان تصویر، به آثار ویدیویی زنان در ایرانِ بعد از انقلاب ۵۷ میپردازد. این مقاله افتوخیزهای زنان سینماگر ایرانی، دورههای مختلف حضور زنان در سینما چه درمقام کارگردان، چه درمقام بازیگر و سپس تولد سایر رسانههای تصویری در پی یافتن انواع تازهای از روشهای بیان را بررسی میکند و نسبت هرکدام را با بستر اجتماعیشان میسنجد.
پس از این بررسی کوتاه در تاریخ معاصر ایران، به سراغ کنشهای اثرگذار زنان در سایر کشورها رفتهایم. مقالة چهارم مصاحبهایست خواندنی با خالده جرار[2]، یکی از مشهورترین رهبران جنبش آزادیبخش فلسطین، سوسیالیست و فمینیستی متعهد، که سازماندهی انقلابی او در طول دههها هزینههای شخصی زیادی را به او تحمیل کرده است. جرار چهار بار به دلیل فعالیتهای خود توسط دولت اسرائیل دستگیر شده است که اولین بارِ آن در ۸ مارس ۱۹۸۹ بهخاطر شرکت در تظاهرات روز جهانی زن بود. وی اخیراً نیز در روند تبادل اسراء از زندانهای مخوف اسرائیلی آزاد شد و چهرة درهمشکستة او آینة تمامنمایی از شرایط حبسش بود. جرار در این مقاله از تجربیات و مشاهداتش طی سالیان دراز مقاومت و مبارزه میگوید.
مقالة پنجم، زنان لاس پاتروناس: «هیچ انسانی غیرقانونی نیست»، یکی دیگر از کنشهای عملی حیرتانگیز زنان حاشیهنشین و فقیر آمریکای لاتین را تصویر میکند که در ظاهر امری ساده اما در باطن برهمزنندة نظم و قانون ناعادلانة حاکم بر مناسبات بینالمللی است. این مقاله حکایت زنانیست که به مهاجران غیرقانونی آذوقه و آب میرسانند و بهرغم تمام مخالفتها در این کنش بشردوستانة حقیقی مصمم و پابرجا میمانند.
در ادامه با چهار مقالة مهم به مسئلة زنان و خواستهای قانونی میپردازیم که درمیان گروههای فکری مختلف همواره مسئلهای مناقشهانگیز بوده است. لازم است پیش از ورود به معرفی مقالات اندکی دربارة مناقشات جاری در این حوزه به بحث بپردازیم.
رویکردهای بسیار متفاوتی در این رابطه وجود دارد؛ در یک سر طیف کسانی هستند که نسبت به انقلاب و تحولات اساسی بدبین هستند و معتقدند دستاورد چندانی در پی ندارد و در بهترین حالت به درجا زدن ختم میشود. در سوی دیگر نیز کسانی هستند که اصلاحات قانونی داخل ساختار کنونی را بهتعویقانداختن انقلاب و تلاش برای حفظ وضع موجود میانگارند. از نظر آنها سازوکارهای فعلی قادر به برآوردهکردن هیچ سطحی از انتظارات نیست و هرنوع چانهزنی بر سر اصلاحات قانونیْ مشارکت در حفظ وضع موجود است. برخی از آنها نیز به رویههای دموکراتیک فعلی و از اساس به خود دموکراسی در صورت فعلی آن مشکوک هستند و آن را حاصل خشونتی نظاممند برای استیلای مفاهیم و تعاریف برآمده از نظم سرمایهدارانه میشمارند.
در هر صورت آنچه با آن مواجهیم تبعیضها و بیعدالتیهاییست که از یکسو نیازمند کنشی عاجلاند هرچند در قالب اصلاحاتی قانونی و از سوی دیگر کنشی همهجانبه و اساسی در قالب انقلابهای اجتماعی. آنطور که فدریچی در کتاب انقلاب در نقطة صفر[3] مینویسد: «بگذارید روشن کنم که من مخالف مصوبات قانونی بیانگر برابریمان با مردان نیستم. من مخالف این هستم که تمام انرژی خود را صرف مبارزه برای مصوبات قانونیای کنیم که در بهترین حالت میتوانند تأثیر محدودی در زندگیمان داشته باشد. همچنین باید مشخص کنیم که از چه لحاظ میخواهیم با مردان برابر باشیم.» (فدریچی، ۹۵).
البته شاید اشاره به «تأثیر محدود در زندگیمان» کمی خوشبینانه یا با نگاهی محلی به نظر برسد. برخی قوانین عمدتاً مخاطبانی خاص در میان طبقاتی خاص دارند، حتی اگر بهشکلی عام بیان شده باشند. برای مثال افزایش حداقل سن ازدواج میتواند تأثیر شگفتی در مناطقی بهخصوص به جای بگذارد، درحالیکه در زندگی برخی زنان تأثیر چندانی ندارد. یا غیرقانونیبودن سقط جنین برای کسانی که دسترسی گسترده به منابع مالی و پزشکی و گروههای حمایتی دارند، چندان نگرانکننده به نظر نمیرسد و عمدة قربانیان سقط جنینهای غیرقانونی و ناایمن نیز طبقات محرومی هستند که از ابتدا هم دسترسی به وسایل ایمن و اطلاعات لازم دربارة پیشگیری از بارداری نداشتهاند. پس مهم است که از خود بپرسیم از کدام قوانین، برای چه کسانی و با چه هدفی سخن میگوییم.
از همینرو، در این شماره بخش مفصلی را به بررسی تجربیات جنبشهای زنان درباب مسئلة قانونگذاری اختصاص دادهایم تا از دل این تجربیات بتوانیم ظرایف و نواقص هرکدام را بهتر بشناسیم و مسیر روشنتری را در این رابطه برای خود ترسیم کنیم.
دو مقاله به تجربیات معاصر زنان آمریکا در این حوزه میپردازد. تجربیاتی در داخل وضع موجود و با هدف بهبود وضعیت زنان. مقالة اول، فهرست امیلی، دربارة تلاش قانونی زنان عمدتاً برای راهاندازی کمپینهایی با هدف تأمین مالی تبلیغات نامزدهای مجلس سنای آمریکاست. ضمن مرور تجربیات آنها بلافاصله پرسشهایی در رابطه با این شکل از فعالیتهای سیاسی مطرح میشود: اینکه آیا ورود به مجلس سنای آمریکا در چارچوب سیاستهای فعلی این کشور، چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی، میتواند متضمن آزادی زنان در چشماندازی کلیتر باشد؟ آیا جنسیت نامزد انتخاباتی میتواند ضمانتی برای رهاییبخش بودن خط مشی سیاسی او باشد؟ فراموش نمیکنیم زنان زیادی در صدر درجات قانونگذاری کشورها وجود داشتهاند که قوانینی بسیار بیرحمانه و ضدانسانی تصویب کردند. برای مثال میتوان به قوانین ضدانسانی تاچر اشاره کرد که با درهمشکستن دهها اتحادیه و جنبش کارگری، سیاستهای نئولیبرالیستی و پروژههای خصوصیسازی را تماموکمال پیاده کرد و جنبشهای کارگری و مقاومتهای مردمی را منزوی و قلعوقمع کرد. جالبتر اینکه در میان خود نامزدهای فهرست امیلی نیز چهرههایی مناقشهانگیز به چشم میخورد که با اهداف آزادیخواهانة زنان منافات دارند.
مقالة دوم، مثل یک دختر مبارزه کن: چگونه کنشگریِ زنان تاریخ را شکل میدهد؟، شکل دیگری از مبارزات زنان آمریکا اینبار در قالب مقاومت هرروزه و جنبشهای دانشجویی را مورد بررسی قرار میدهد. کنشهای ضدجنگ ویتنام و ضدتبعیض جنسیتی از عرصههای کنشگری این مبارزات بودهاند. تلاش برای دفاع از آزادی بیان، حمایت از کارگران مزرعه و سایر مسائل اجتماعی که صورتبندی معمول اصلاحطلبی اجتماعیست. این مقاله با مرور تجربیات آنها و آنچه از سر گذراندهاند بهخوبی چالشها و دستاوردها و همچنین محدویتهای این قبیل کنشگریها را نشان میدهد.
مقالة سومِ این چهارگانه، بهنام درباب فمینیسم آمریکایی که ترجمة بخشی از کتاب مهم و اثرگذار شولامیث فایرستون به نام دیالکتیک جنس[4] است، به تاریخچة جنبش حق رأی زنان که یکی از طولانیترین و دیریابترین مطالبات حقوقی زنان در اوایل قرن بیستم بوده است، میپردازد. فایرستون با نگاهی جسورانه و انتقادی انرژی و زمانی را که صرف این جنبش شد و نتایج اندکی را که به دست آمد، مرور میکند تا یادآور شود اکتفای صرف به تغییرات قانونی و چانهزنی درون نظم موجود میتواند تا چه اندازه جانفرسا و دلسردکننده از آب درآید.
و در آخر مقالة نخستین گامها به سوی حفاظت از مادرانگی به برخی تغییرات قانونی پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ میپردازد. انقلابی که بلافاصله اصلاحات قانونی وسیع و پیشرویی را در رابطه با حقوق زنان رقم زد ، از جمله کسب حق رأی، قوانین زناشویی برابر در زمینة ازدواج و طلاق و حضانت، افزایش حقوق و دستمزد زنان و ایجاد فرصتهای شغلی. از مهمترین تحولات قانونی بهدستآمده به واسطة این انقلاب قانونیشدن سقط جنین در کنار حمایت گسترده از زنان باردار و مادران و اعطای امتیازهای ویژه به این زنان بود که در نشستها و انجمنهای زنان بسیار بر آن تأکید میشد. در این مقاله الکساندر کولونتای[5]، که بنیانگزار «جمعیت زنان روسیه» در ۱۹۰۷ و نیز کمسیر خلق در امور رفاه اجتماعی در ۱۹۱۷ بود، از این دغدغه صحبت میکند و راهحلها و برنامههای پیشرو را برمیشمارد.
امید است مجموع این مقالات بتواند تصویر روشنتری از محدودیتها و دستاوردهای کنشهای مختلف زنان در اقصینقاط جهان در بزنگاههای تاریخی به دست دهد و ما را در شناخت مسیرهای پیشرو یاری رساند.
در فصل دوم به نام روایتهای زیسته، دکتر ونوشه بحرانی، متخصص داخلی، گوشهای از مشاهداتش حین ارائة خدمات پزشکی و معیشیتی به مردمان حاشیة زاهدان را تصویر میکند. هدف از اضافه کردن این فصل به گاهنامة زنان بیان روایتهاییست که میتوانند هزارتوهای درهمتنیدة فقر، تبعیض و انواع بیماریها را به نمایش بگذارند تا از این طریق رنج زنانی رؤیتپذیر شود که از سوی بسیاری از جریانهای فمینیستی معاصر به حاشیه رانده یا ناچیز انگاشته میشود. هدف از بیان این روایتها تلاش برای بهخاطر سپردن اهداف مبارزه و فراموشنکردن چشماندازهای انقلابی و پرسشهایی از این دست است که منظور از زن بهعنوان طبقهای استثمارشده چیست و چه مطالبات و خواستهایی برای این طبقه رهاییبخش است.
فصل سوم به نام آشنایی با مفاهیم از منظری فمینیستی شامل دو مقاله است که بهنحوی به فمینیسم فراملی و خوانشهایی نو برای یافتن نوعی رویکرد فمینیستی جهانی اشاره دارند.
مقالة نئولیبرالیسم، عدالت جهانی، و فمینیسمهای فراملی به بررسی رابطة میان نئولیبرالیسم، عدالت جهانی و فمینیسمهای فراملی میپردازد. نویسنده با رویکردی انتقادی، تأثیر سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی را بر زندگی زنان، بهویژه در جنوب جهانی، تحلیل میکند و نشان میدهد که چگونه این سیاستها اشکال جدیدی از نابرابریهای جنسیتی و نژادی را به وجود آوردهاند. این مقاله ضمن واکاوی ساختارهای استثماری موجود، بر پیوند میان فلسفة فمینیستی و کنشگری اجتماعی تأکید دارد. نویسنده استدلال میکند که درک عدالت جهانی مستلزم توجه به ساختارهای نهادی و روابط فراملی است که زنان را در معرض آسیبپذیریهای تازهای قرار میدهند.
مقالة آخر به نام رویکردی فمینیستی برای زدودن نگاه استعماری از ضدنژادپرستی: بازاندیشی در فراملیگرایی، تقاطعباوری و استعمار مستعمرهنشین سعی در معرفی اصولی راهنما برای پراکسیسی فمینیستی در مسیر زدودن نگاه استعماری از ضد نژادپرستی دارد. نویسنده معتقد است به این دلیل که ماتریسی از سلطه، در پاسخ به مراکز مختلف قدرت و مقاومتهای مردمان سیهروز، دائماً خودش را جابجا، منطبق و بازسازی میکند، ما فمینیستها ناگزیر به چارچوبهای سیاستزدا و هژمونیک فرومیافتیم، چراکه نمیتوانیم همزمان با همة جنبههای ماتریس مقابله کنیم، اما این دام نباید ما را دلسرد کند، بلکه در عوض باید مؤید این باشد که انواع مختلف فمینیسم انتقادی میتوانند و باید پروژههای سیاسی متفاوتی را عهدهدار شوند که نیروهای فراملی، تقاطعباورانه و استعماری- مستعمرهنشین را در سرتاسر مرزهای جغرافیای سیاسی، فضایی، موقتی، مادی و تجسمیافته جدی بگیرند.
امید است که این ترجمه بتواند خوانندگان فارسیزبان را به بررسی انتقادی این موضوعات ترغیب کند.
[1] https://harasswatch.com/
[2] Khalida Jarrar
[3] . انقلاب در نقطه صفر، سیلویا فدریچی، ترجمه: سروناز احمدی، انتشارات افکار، سال ۱۴۰۲
[4] Dialectic of Sex
[5] Alexandra Kollontai