کلیشه‌ی کاربردی
1395-11-15

کلیشه‌ی کاربردی

نقدی بر نمایشگاه قدرت الله عاقلی در گالری ساربان

مهسا تهرانینمایشگاه+مجسمه‌های+قدرت‌الله+عاقلی+در+گالری+ساربان

مجسمه‌سازی ایران تاریخ چندان طولانی‌ای ندارد، هنرمندان فعال در این زمینه از زمان قاجار و بعدتر از آن مدرسه‌ی کمال‌الملک تعداد محدودی هستند. همین علت کافی ست که باید به تلاش‌های فردی توجه کرد. نمایشگاه اخیر”عجایب الخلایق”  قدرت الله عاقلی در گالری ساربان  بهانه‌ای برای این نوشته است. یکی از علل نداشتن هنرمندان فعال در این زمینه سختی اجرایی بودن ایده مجسمه سازانه است.این مسئله در سال‌های اخیر باعث شده که هنرمندان از راه‌های سهل‌الوصول برای ساخت مجسمه استفاده کنند، شاید این راه‌ها به‌خودی‌خود مشکلی نداشته باشد اما تا جایی که هنرمند ایده‌ی خود را فدای تکنیک نکند. هنرمندان پرتلاش و رزومه‌های پربار برخی از مجسمه‌سازان از فرمول‌های ساده پیروی می‌کند. قالب‌گیری، تکثیر، کلاژ اشیا و یا قطعات مختلف ،استفاده از حاضر آماده‌ها اغلب روشی ست که جوابگوی این شیوه‌ی تولید است. این روش با یک بازی ساده جابجایی قطعات آغاز می‌شود و تا ابد ادامه می‌یابد.

یافتن معنا و مفهوم نیز به‌سادگی صورت می‌گیرد، حاصل اجرای این بازی ساده ،بافتن فلسفه‌ای ساده‌تر است برای آثار تولیدشده. فلسفه‌ای که در هیچ جا به اثر نمی‌چسبد و تنها دیواری از گالری را پر می‌کند. در ابتدای استیتمنت نمایشگاه به قلم زروان روح‌بخشان آمده است:” با دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی، در اغلب جوامع، تغییراتی در مناسبات و کنش و واکنش جناح‌های پیشین شکل می‌گیرد و این امر بر گفتار و رفتار مردم آن جامعه تأثیر گذاشته و در طول زمان و طی یک یا چند نسل تبدیل به تحولات گسترده‌ی اجتماعی می‌شود. در پی این امر برخی نشانه‌ها دلالت‌های متفاوتی پیداکرده و مضامین و مفاهیم هم دگرگون و گاه واژگون می‌شوند…” با خواندن متن توقع مخاطب تا حد اعلایی از نقد اجتماعی بالا می‌رود. درحالی‌که اجرای آثار ساده‌تر از توقع مخاطب است. آثاری که برنزی‌اند تا نظر مخاطب کلیشه‌ای برنز را تأمین کند. متریالی که با برق و جلای صیقلی‌اش در تقابل با ایده‌ی استیتمنت است. این متریال صیقلی با این شیوه‌ی پردازش بیش از هر چیز یادآور طبقه‌ی مرفه و بدون دغدغه  جامعه است. مدلاژ ابتدایی هنرمند در حد دو فیگور و یک نیم‌تنه است که تنها با برش‌هایی سعی در ایجاد تنوع کرده‌اند. دریکی از فیگورها دست‌ها از هم باز هستند و در دیگری دست‌ها به سمت پایین و آویزان کنار بدن هستند. کم‌ترین توجه به پرداخت دست‌وپا شده است چون پرداخت به انگشتان دست‌وپا در این ابعاد ظرافتی را می‌طلبد که باهدف سهل‌الوصول بودن هنرمند در تضاد است. مجسمه‌ها انگشت ندارند. ساده‌ترین توقع مخاطب در دیدن آثاری با آناتومی درست،وجود ندارد.در مجسمه‌ی انسانی که بر پشت شیری سوار است فاصله‌ی دو پا بیش‌ازاندازه طبیعی فاصله هست و مکعبی که در ناحیه‌ی کمر آن قرارگرفته فاصله‌ی زیادی بین بالاتنه و پایین‌تنه ایجاد کرده است که در واقعیت، این مقدار فاصله وجود ندارد. این اثر شاید متفاوت‌ترین مجسمه‌ی نمایشگاه باشد که با تأکید خاصی در چیدمان نیز قرارگرفته است که شاید تنها ارتباطش با دیگر آثار در مکعب‌های بدن فیگور است. ابعاد مکعب‌ها تقریباً یکسان است و چیدمان سوراخ‌های دایره‌ای شکل متفاوت‌اند.

هنرمند سعی کرده است که بحث کلاسیک وجود پایه در مجسمه‌سازی معاصر را به شیوه‌ای مورد بازی قرار دهد به‌گونه‌ای که این مکعب سوراخ‌دار گاهی نقش پایه را بازی کرده است و برای مهار فیگور استفاده‌شده است. پایه در مجسمه‌سازی معاصر اغلب با آگاهی بکار می‌رود و هنرمند با هوشیاری برای آن جایگاهی تعریف می‌کند. بازی هنرمند در این آثار با واژگون قرار دادن مجسمه بر روی مکعب صورت گرفته است و درنهایت به‌جز یک اثر که از سقف آویزان شده، بقیه‌ی آثار بر روی پایه قرارگرفته‌اند و توقع مخاطب کلاسیک مجسمه‌سازی همچنان مدنظر است.

روحیه‌ی کاربردی و تزئینی بیش از هر چیز در آثار بارز است. با دیدن این‌همه تکرار و این تعداد مجسمه در یک نمایشگاه و بازی‌های فیگور و مکعب‌های گاه سوراخ و سالم این سؤال مطرح می‌شود که آیا هنرمند در جست‌وجوی کنش‌ها و واکنش‌های دگرگونی‌های سیاسی اجتماعی بوده است؟! مکعب اگر معنای محدودیت یا سلاخی عقیده انسان‌ها را برای هنرمند داشته به شکل کاملاً ناموفقی عمل کرده است.

آیا یک بازی ساده کلاژگونه مفهومی بیش از بازی بافرم است؟ اگر موضوع زیبایی‌شناسی بوده است پس چرا هیچ امر زیبایی اتفاق نیفتاده است؟ سؤال اینجاست که یک هنرمند کثیرالاثر در چه زمانی توانسته به فلسفه‌ای عمیق دست یابد؟ آیا کیفیت اجرا در حد مطلوبی ست؟ ضرورت داشتن این تعداد نمایشگاه و اثر در چیست؟مرز بین مجسمه‌های تزئینی فروشگاه‌های لوازم‌خانگی و هنر در کدام نقطه است؟

مجسمه‌سازی ایران نیازمند تلاش و ایده است، حضور فیزیکی در بدنه‌ی شاخه‌ای از هنر نمی‌تواند نقش مهم و ماندگاری باشد و فراتر از خریداران سنتی هنر نیز نمی‌رود.نمایشگاه+مجسمه‌های+قدرت‌الله+عاقلی+در+گالری+ساربان1

:کلیدواژه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 44 = 47

کلیشه‌ی کاربردی – حلقه‌ی تجریش | حلقه‌ تجریش